معنی دستگاهی رادیویی

لغت نامه دهخدا

دستگاهی

دستگاهی. [دَ] (ص نسبی) منسوب به دستگاه.
- لغت دستگاهی، یا لغت نامه ٔدستگاهی، لغت نامه که آنرا به اجناس ترتیب کنند نه به ترتیب حروف. لغت نامه که کلمات مربوط به چیزهای متناسب با یکدیگر را گروه گروه در آن گرد کرده باشند نه بر حروف تهجی، مانند لغت نامه ٔ السامی فی الاسامی میدانی و مقدمه الادب زمخشری وکتاب العالم ابن السید اندلسی (احمدبن ابان). (یادداشت مرحوم دهخدا).

فارسی به عربی

رادیویی

رادیو


پخش رادیویی

البث الإذاعی


گفتگوی رادیویی

الحدیث الإذاعه، الحوار الإذاعی

فارسی به آلمانی

رادیویی

Funken, Radio (n), Rundfunk (m)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

دستگاهی رادیویی

741

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری